رندی

فرصت شمر طریقت رندی که این نشان چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست

رندی

فرصت شمر طریقت رندی که این نشان چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست

گم‌شده

در جست‌و‌جوی خویش در فراز و نشیب‌های تند و پیچاپیچ درون که کس را یارای رویارویی‌‌شان نیست٬ و گونه‌گونگی ورنگارنگی مدام تو رابه هرسو می‌کشاند و به زانویت می‌آورد؛ و یافتن ویقین در چنگال شک و تردید نیمه‌جان می‌شود و سوسوی شعله‌ای در دوردست‌های وجود مسرورت می‌کند؛ بودنت مرهمی بر جان خسته و نزار من است.

باش تا بیابم تو را و تو مرا بنمایی بر خود تا بیابم خود را از وجودت و سرشار شوم از بودنت...