|
رومیان گفتند ما را کر و فر |
|
|
گفت سلطان امتحان خواهم درین |
|
کز شماها کیست در دعوی گزین |
|
|
اهل چین و روم چون حاضر شدند |
|
رومیان در علم واقفتر بدند |
|
|
چینیان گفتند یک خانه به ما |
|
|
|
|
زان یکی چینی ستد رومی دگر |
|
|
چینیان صد رنگ از شه خواستند |
|
پس خزینه باز کرد آن ارجمند |
|
|
|
چینیان را راتبه بود از عطا |
|
|
رومیان گفتند نه نقش و نه رنگ |
|
در خور آید کار را جز دفع زنگ |
|
|
در فرو بستند و صیقل میزدند |
|
همچو گردون ساده و صافی شدند |
|
|
از دو صد رنگی به بیرنگی رهیست |
|
رنگ چون ابرست و بیرنگی مهیست |
|
|
هرچه اندر ابر ضو بینی و تاب |
|
آن ز اختر دان و ماه و آفتاب |
|
|
چینیان چون از عمل فارغ شدند |
|
|
|
|
میربود آن عقل را و فهم را |
|
|
بعد از آن آمد به سوی رومیان |
|
پرده را بالا کشیدند از میان |
|
|
عکس آن تصویر و آن کردارها |
|
|
|
هر چه آنجا دید٬ اینجا به نمود |
|
دیده را از دیدهخانه میربود |
|
نتیجهی داستان: |
رومیان آن صوفیانند ای پدر |
|
بی ز تکرار و کتاب و بی هنر |
|
|
لیک صیقل کردهاند آن سینهها |
|
پاک از آز و حرص و بخل و کینهها |
|
|
|
|
|
|
ز آینهء دل تافت بر موسی ز جیب |
|
|
گرچه آن صورت نگنجد در فلک |
|
نه بعرش و فرش و دریا و سمک |
|
|
زانک محدودست و معدودست آن |
|
آینهء دل را نباشد حد بدان |
|
|
عقل اینجا ساکت آمد یا مضل |
|
زانک دل یا اوست یا خود اوست دل |
|
|
|
جز ز دل هم با عدد هم بی عدد |
|
|
تا ابد هر نقش نو کاید برو |
|
|
|
اهل صیقل رستهاند از بوی و رنگ |
|
هر دمی بینند خوبی بی درنگ |
|
|
نقش و قشر علم را بگراشتند |
|
|
|
|
|
|
مرگ کین جمله ازو در وحشتند |
|
میکنند این قوم بر وی ریشخند |
|
|
|
|
|
گرچه نحو و فقه را بگراشتند |
|
|
|
|
لوح دلشان را پریرا یافتست |
|
|
برترند از عرش و کرسی و خلا |
|
|
سلام
ممنونم از حضورت و اینکه معذرت می خوام از دیرکردنم آخه این روزا شدیدا سرم شلوغه و زیاد تو نت نمی یام و بخاطر قولی که به بچه ها دادم آپ کردم
حتما بیشتر بهت سر میزنم دوست خوبم
برمیگردم
استفاده کردیم.
چرا به این بزرگداشت ها اصلا اهمیت نمیدن ؟
سلام و ممنون
خبری در وبلاگ گذاشته ام
شعره خیلی مناسب بود و کاملا پر میکرد آدمو.
مرسی.
سلام !منتظرم به روز کردنتون هستم.
سلام.مرسی منو لینک کردید.
از باغ میبرند چراغانی ات کنند/تاکاج جشنهای زمستانی ات کنند/آب نطلبیده همیشه مراد نیست /شاید بهانه ای است که قربانی ات کنند.موفق باشی
بابا آپ کن دیگه!